باسمه تعالی واژگان و اصطلاحات کلیدي مدیریت دانش مقدمه ما در دنیایی زندگی میکنیم که به خاطر جهانی شدن دچار تغییرات سریع و اجتنابناپذیري است.در این دنیا اقتصاد به سمت اقتصاد دانش محور حرکت کرده و بسیاري از معادلات کنونی کشورها را با چالش مواجه ساخته که این امر خود حاصل فناوري اطلاعات و ارتباطات است.سازمانهاي کنوین اهمیت بیشتري جهت درك انطباقپذیري و مدیریت تغییرات محیط پیرامون قاي ل شده و در کسب و به کارگیري دانش و اطلاعات روزآمد به منظور بهبود عملیات و اراي ه خدمات و محصولات مطلوبتر به ارباب رجوعان پیشی گرفتهاند.چنین سازمانهایی نیازمند به کارگیري سبک جدیدي از مدیریت به نام«مدیریت دانش» میباشند.برخی از سازمانها براین باورند که با تمرکز صرف بر افراد فناوري و فنون میتوان دانش را مدیریت کرد. مفهوم و تعریف مدیریت دانش مفهوم مدیریت دانش براي مدتهاي مدیدي به صورت عملی اما غیررسمی مورد استفاده واقع شده است.بنابراین به منظور درك بهتر مهفوم مدیریت دانش ابتدا به بررسی مفاهیم داده اطلاعات و دانش و تفاوت و ارتباط میان آنها بپردازیم.دانش نه داده است و نه اطلاعات هرچند به هردو مربوط بوده و تفاوت آنها لزوما ماهوي نیست و صرفا از نظر مراتب با هم متفاوتند.داده اطلاعات و دانش مفاهیمی نیستند که بتوان آنها را به جاي هم مورد استفاده قرار داد. درك این سه واژه و چگونگی رسیدن از یکی به دیگري اهمیت زیادي در موفقیت کارهاي علمی دارد.
داده: داده یک واقعیت و یا یک مورد از یک زمینه خاص بدون ارتباط به دیگر چیزهاست.دادهها حقایق و واقعیتهاي خام هستند.دادهها منعکسکننده تعاملات و مبادلات کامل و واحد و منسجمی هستند که تحت عنوان جزء ناچیز از آنها یاد میشود.این اجزاء در پایگاههاي داده ذخیره و مدیریت میشوند.دادهها حداقل متن را دارند و به تنهایی مفهوم موضوع بزرگتري را القا نمیکنند تا زمانی که مورد پردازش واقع شوند.دادهها رشته واقعیتهایی عینی و مجرد در مورد رویدادها هستند.از دیدگاه سازمانی دادهها یک سلسله معاملات ثبت شده منظم تلقی شدهاند. «21» «001 و» «ژاپن» نمونههایی از داده هستند.بدون اراي ه توضیحات بیشتر هیچ برداشتی از این سه داده صورت نمیپذیرد. هریک از این دادهها ممکن است بیانگر زمان مقدار وزن مبلغ اندازه ماهی از سال و...باشند. اطلاعات: اضافه کردن زمینه و تفسیر به دادهها و ارتباط آنها به یکدیگر موجب شکلگیري اطلاعات میشود.اطلاعات دادههاي ترکیبی و مرتبط همراه با زمینه صرفا ارتباط دادهها به اطلاعات و تفسیر آن است.ارتباط دادهها ممکن است بیانکننده اطلاعات باشد.ممکن است منجر نگردد.مگر یان که موجب درك مفهوم آنها باشد. اطلاعات در حقیقت دادههاي خلاصه شده را دربر میگیرد که گروهبندي ذخیره پالایش سازماندهی و تحلیل شدهاند تا بتوانند زمینه را روشن سازند. میتوان با بررسی اطلاعات به اتخاذ تصمیمات پرداخت.اطلاعات معمولا شکل اعداد و ارقام کلمات و گزارههاي انباشته شده را به خود میگیرند و اعداد و گزارهها را به صورت خلاصه شده اراي ه میکنند.اطلاعات برخلاف دادهها معنیدار هستند. دانش: اضافه کردن درك و حافظه به اطلاعات موجب توسعه طبیعی پس از اطلاعات میگردد. خلاصهسازي هرچه بیشتر(انباشت)اطلاعات اولیه به دانش منجر میشود.دانش را در این حالت میتوان بینشهاي حاصل از اطلاعات و دادههایی تعریف کرد که میتواند به روشهاي مختلف و در شرایط گوناگون موثر و قابل تقسیم باشد.دانش به حداقل رساندن جمعآوري و خواندن اطلاعات است نه افزایش دسترسی به اطلاعات.دانش کارآمد کمک میکند تا اطلاعات و دادههاي ناخواسته حذف شوند.دانش یک ادراك و فهم است که از طریق تجربه استدلال درك مستقیم و یادگیري
حاصل میشود.زمانی که افراد دانش خود را به اشتراك میگذارند دانش هریک افزایش مییابد و از ترکیب دانش یک فرد با افراد دیگر دانش جدید حاصل میشود.رامپرسد دانش را تابعی از اطلاعات فرهنگ و مهارتها بیان میکند. مدیریت دانش فرایندي است که به سازمانها یاري میکند اطلاعات مهم را بیابند گزینش سازماندهی و منتشر کنند و تخصصی است که براي فعالیتهایی چون حل مشکلات آموختن پویا برنامهریزي راهبردي و تصمیمگیري ضروري است.تعریف اسوان از مدیریت دانش یکی از بهترین تعاریف قلمداد میشود:مدیریت دانش هرگونه فرایند یا عمل تولید کسب تسخیر ترویج و جامعهپذیري و کاربرد آن است در هرجایی که دانش استقرار یابد یادگیري و عملکرد سازمان را افزایش میدهد. تحقیق در ادبیات مدیریت نشان میدهد که هیچ تعریف مورد توافقی از مدیریت دانش وجود ندارد. تعاریف عمدتا بر قابلیتهاي سازمانی در خصوص تولید ثروت از داراییهاي دانشمدار متمرکز هستند. و نقش مدیریت دانش اکتساب جمعآوري و استفاده از دانش فنی سازمانی و درسهاي آموخته شدهاست. کمی بیش از ده سال از عمر ابداع مفهوم کلی مدیریت دانش میگذرد و در این مدت تعاریف گوناگونی در این خصوص اراي ه گردیده که هر یک ابعادي از این موضوع را نمایش میدهند. در ذیل به بیان مهمترین این تعاریف میپردازیم: مدیریت دانش فرآیند سیستماتیک منسجمی است که ترکیب مناسبی از فناوري هاي اطلاعاتی و تعامل انسانی را به.1 کار می گیرد تا سرمایه هاي اطلاعاتی سازمان راشناسایی مدیریت وتسهیم کند.این دارایی ها شامل پایگاه هاي اطلاعاتی اسناد سیاست ها و رویه ها می شود. علاوه براین هم شامل دانش آشکار وهم دانش ضمنی کارکنان را دربر میگیردو از روش هاي متنوع و گسترده براي تصرف ذخیره سازي و تسهیم دانش در داخل یک سازمان استفاده می کند. 2. مدیریت دانش کسب دانش درست براي افراد مناسب در زمان صحیح و مکان مناسب است بهگونهاي که آنان بتوانند براي دستیابی به اهداف سازمان بهترین استفاده را از دانش ببرند.
3. مدیریت دانش بنایی سنجیده صریح و اصولی براي تجدید و استفاده از دانش در جهت افزایش تا ثیر و بازگشت دانش مربوط به سرمایه دانش است. تعریف مدیریت دانش اغلب به حوزههاي تخصصی نویسندگان مقالات وابستهاست. مدیریت دانش را به صورت.4 فرآیند مستمر اطمینان از توسعه تجربی سازمانها در جهت بهبود قابلیت حل مشکلات سازمانی و حمایت از مزیت رقابتی تعریف میکنند. مدیریت دانش را به عنوان قابلیت خلق ارزش افزوده از طریق داراییهاي ناملموس سازمانی تعریف میکنند. فرایند خلق انتشار وبکارگیري دانش بمنظور دستیابی به اهداف سازمانی. فلسفهاي که شامل مجموعهاي از اصول فرایندها ساختارهاي سازمانی وفن آوریهاي بکار گرفته شده که #افراد را.5.6 بمنظور اشتراك و بکارگیري دانششان جهت مواجهه با اهداف آنها یاري میرساند مدیریت دانش مجموعه فرایندهایی است که خلق نشر و کاربري دانش راکنترل میکنند. مدیریت دانش رسمی سازي و دسترسی به تجربه دانش و دیدگاههاي استادانه را که قابلیتهاي جدید قدرت.7.8 کارایی بالاتر تشویق نوآوري و افزایش ارزش مشتري را در پی داشته باشند هدف قرار میدهد. 9. مدیریت دانش دانستن ارزش دانش فهم اطلاعات سازمان استفاده از سیستمهاي تکنولوژي اطلاعات و ارتباطات به منظور حفظ استفاده و کاربرد دوباره دانش میباشد. 10. مدیریت دانش شامل فرایند ترک ب بهینه دانش و اطلاعات در سازمان و ایجاد محیطی مناسب بمنظور تولید اشتراك و بکارگیري دانش وتربیت نیروهاي انسانی خلاق و نوآور است. 11. مدیریت دانش مدیریت اطلاعات و داده به همراه مهار تجربیات ضمنی و نهایی افراد جهت تسهیم استفاده و توسعه توسط سازمان است که به بهرهوري بیشتر سازمان منجر میگردد.
12. مدیریت دانش به مثابه چتري است که مباحث متعدد مربوط به ارزش دانش به عنوان یک عامل تولیدي را در بر میگیرد. 13. مدیریت دانش فرایند کشف کسب توسعه و ایجاد نگهداري ارزیابی و بکارگیري دانش مناسب در زمان مناسب توسط فرد مناسب در سازمان است که از طریق ایجاد پیوند میان منابع انسانی فناوري اطلاعات و ارتباطات و ایجاد ساختاري مناسب براي دستیابی به اهداف سازمانی صورت پذیرد. راهبردهاي مدیریت دانش: مدیریت کلان جهت کارآمدي زیرسیستمهاي خود میبایست ماهیت اصول و ابعاد مدیریت دانش را بشناسد. راهبردهایی که ماهیت و توانایی متفاوت مدیران را منعکس مینماید عبارتنداز 1- راهبرد دانش بعنوان راهبرد کسب وکار که روشی جامع و با وسعت سازمانی براي مدیریت دانش است که بیشتر بعنوان یک محصول در نظر گرفته میشود. دارد. 2- راهبرد مدیریت سرمایههاي فکري که بر بکارگیري و ارتقاي سرمایههایی که از قبل در سازمان وجود دارند تاکید 3- راهبرد مسي ولیت براي سرمایه دانش فردي که از کارکنان حمایت و آنها را ترغیب میکند تا مهارتها و دانش خود را توسعه دهند و دانش خود را با یکدیگر درمیان گذارند. 4- راهبرد خلق دانش که بر نوآوري و آفرینش دانش جدید از طریق واحدهاي تحقیق و توسعه تاکید میکند. 5- راهبرد انتقال دانش که بعنوان بهنرین فعالیت در بهبود کیفیت امور و کارایی سازمان مورد توجه قرار گرفتهاست. -6 راهبرد دانش مشتري- محور که با هدف درك ارباب رجوع و نیازهاي آنها بکار گرفته میشود تا خواسته آنها به دقت فراهم شود.
دانش صریح و ضمنی تحقیقات بسیاري نشان میدهد که تنها 20 دانش آشکار و واضح (Explicit) و 80 مابقی تلویحی و نهفته (Tacit) است. مفاهیم مربوط به این دو نوع دانش و صفات و ویژگی هاي آ نها را در تعاریف زیر بهتر میتوان دریافت: دانش صریح دانش است که وضوح کافی براي درك آن وجود دارد. داناي صریح دانش است که قابل کد شدن است. منظور از کد هر گونه کد اعم از کد نوشتاري گفتاري رفتاري و... است. مصادیق این نوع از دانش کتاب مقاله سخنرانی روشهاي مدون سازمانی و سایر مستندات مشابه میباشد دانش ضمنی: چنین دانش به سه دلیل از شفافیت و وضوح کافی برخوردار نیست: توانایی تشریح و تعریف دانش وجود دارد ولی هنوز به عنوان یک دانش عرضه و معرفی نشدهاست. توانایی تشریح و تعریف وجود دارد اما اراده و قصد آن وجود ندارد. توانایی تشریح دانش وجود ندارد..1.2.3 معمولا باید این نوع دانش را در درون اذهان انسانها رویههاي سازمان و نیز در اندوختههاي فرهنگی جوامع گوناگون مستتر یافت. هرچند که مدیریت دانش ضمنی به مراتب مشکلتر از دانش آشکار است اما ارزش آن در کسب مزیت رقابتی در سازمان بیشتر میباشد. مدیریت دانش جامع مدیریت دانش جامع( TKM ) رویکرد جدید همه جانبه نگر و فراگیر به مدیریت دانش به منظور دستیابی به دانش جامع میباشد. رویکرد مدیریت دانش جامع معطوف به فراگیري فرایندهاي مدیریت دانش درون گرا و برون گرا در سراسر زنجیره ارزش سازمان بوده و زیر ساخت اصلی پشتیبان در رویکردهاي نوین مدیریت نوآوري جامع مدیریت تعالی سازمانی جامع و مدیریت جامع خلق ارزش محسوب می گردد.
مدیریت دانش ناب مدیریت دانش ناب ) (LKM رویکرد جدیدي در مدیریت دانش مبتنی بر رویکرد ناب یا تفکر ناب Thinking) (Lean است که به دانش ناب و فرایندهاي مدیریت دانش ناب معطوف می باشد. رویکرد مدیریت دانش ناب بر تفکیک و متمایز ساختن دانش ارزش آفرین از دانش غیرارزش آفرین ناب از مولفه هاي مهم مدیریت جامع خلق ارزش (TVCM) محسوب میگردد. و توجه به موداهاي مدیریت دانشی تاکید می نماید. مدیریت دانش مهندس دانش مهندس دانش Engineer) (Knowledge فردي است که در فرآیند مهندسی دانش تبحر دارد وي می تواند سه فعالیت استخراج تحلیل و مدلسازي دانش را انجام دهد. این سه فعالیت منجر به تولید یک پایگاه دانش ساخت یافته مبتنی بر مدل هاي دانش با قابلیت استفاده مجدد می شود که می تواند به عنوان محتواي ورودي در یک سیستم مبتنی بر دانش استفاده شود. در نگاه هاي غیرحرفه اي تر مهندس دانش به عنوان نقشی براي اجراي برخی فرآیندهاي ساده مدیریت دانش تنزل پیدا می کند.